سکوت نامه دراز کشیدم بر خاک سیاه تا بادهای سرد بگذرند خوابم برد بیدار که شدم مرده بودم 17 / 5 / 1392برچسب:شعر نو,اشعار نو,شعر سپید,اشعار سپید,شعر نیمایی,هایکو,سه گانه,سه گانی,اشعار رسول یونان, :: 1:24
آشنا یک شب زنی دیوانه در قماری خونین زمین را یکجا خواهد باخت 17 / 5 / 1392برچسب:شعر نو,اشعار نو,شعر سپید,اشعار سپید,شعر نیمایی,هایکو,سه گانه,سه گانی,اشعار رسول یونان, :: 1:17
آشنا نیامدنش را باور نمی کنم غیر ممکن است او نیامده باشد حتما حالا زیر باران مانده است و ناامید و خسته در خیابان ها قدم می زند من به باز بودن درها مشکوکم. 17 / 5 / 1392برچسب:شعر نو,اشعار نو,شعر سپید,اشعار سپید,شعر نیمایی,هایکو,سه گانه,سه گانی,اشعار رسول یونان, :: 1:13
آشنا پدربزرگم فقیر بود پدرم هم... فرزندی ندارم شاید فقر تمام شود بیت من بیت تو یک قصیده ی کوتاه گاه وزنش افتاده و گاه قالبش ریخته و همیشه موقوف المعانی اند ابیات ما، بیت من بی آرایه است ولی تو آه، خدا تو را چه زیبا سروده است... 27 / 1 / 1392برچسب:شعر کوتاه,اشعار کوتاه,آنات,aanaat,سید حسن سیدی,سه گانی برتر,سه گانی,هایکو,شعر نو, اشعار نو,, :: 19:32
آشنا شکست پوست گِلی ام چیک چیک...
نرده ها به ارتفاع عشق وحشیانه ی بودار حرمت صاحبشان را دارند "باران توبه ی ابرهای کثیف است در معبد آسمان"
از سید ایمان سیدی سر شب مردمک چشمهایم تنگ بود و موضع خورشید پیدا. سر شب عریان شد اشکهای منتظری و دست بی خبری، خجل. آه سرد شد هوای کوچه غوغاگران و مُرد مَرد... سر شب هوا خوب نبود آفتاب که سر بزند خواهم رفت... همه شان را پنهان کردم دور از همه جا گفتم نکند مثل خودم بپوسند من همه ی آنهارا پنهان کردم می ترسم از گردش بی وقفه عالم و می ترسم از خاله خان باجی های شاعر که آنها را هم بدزدند من همه ی خاطراتم را در دفترم در آن باغچه ی خوفناک کنار درخت انجیر خاک کردم... آخرین مطالب نويسندگان پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
|
|||||||||||||||||||
![]() |